ف-16 چگونه پرواز کرد؟
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/f-16_06.jpg[/img]
جنگنده ی نامدار "اف-16 شاهین جنگی" (F-16 Fighting Falcon) یک جنگنده ی چندکاره است که در آغاز برای نیروی هوایی آمریکا توسعه یافت. F-16در جرگه ی نخستین هواپیما هایی است که "جنگنده ی با فناوری پیشرفته" نامیده شدند. این جنگنده که نخستین پروازش را در دوم فبروئری 1974 انجام داده بود در 17 آگست 1978 معرفی، و درنوامبر 1980 به نیروی هوایی ایالات متحده رفت. تولید این جنگنده در شرکت "جنرال داینمیکس" ادامه داشت تا این که در سال 1993 "جنرال داینمیکس" بخش تولید هواپیمایش را به "شرکت لاکهید" فروخت. دو سال پس از آن، در سال 1995، "شرکت لاکهید" با شرکت "مارتین ماریِتا" ادغام شد و شرکت "لاکهید مارتین" به وجود آمد. جنگنده ی F-16 اکنون محصول شرکت "لاکهید مارتین" است.
اف-16 شاهین جنگی
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1653841.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_1653841.jpg[/img][/url]
طراحی F-16 از یک جنگنده ی روزانه ی سبک شروع شد تا این که به یک جنگنده ی موفق چندکاره رسید. چندکارگی F-16 مهم ترین دلیل موفقیت این جنگنده در بازارهای صادراتی بوده است، به طوری که اکنون "شاهین جنگی" در نیرو های هوایی 25 کشور پرواز می کند. F-16 با بیش از 4500 فروند تولید شده، تا کنون گسترده ترین برنامه ی جنگنده در غرب بوده است. این جنگنده دیگر برای نیروی هوایی آمریکا تولید نمی شود اما تولید گونه های پیشرفته ی آن برای صادرات ادامه دارد. اگر چه لقب رسمی F-16 ، "شاهین جنگی" است، خلبان ها به او "افعی" (Viper) نیز می گویند. F-16 در آمریکا، علاوه بر نیروی هوایی، به عنوان جنگنده ی دشمن فرضی در نیروی دریایی و نیزهواپیمای گروه نمایشی نیروی هوایی آمریکا به کار گرفته می شود.
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/f-16_04.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_f-16_04.jpg[/img][/url]
بر اساس برنامه، F-16 تا سال 2025 به خدمت در نیروی هوایی آمریکا ادامه خواهد داد. جایگزینی که از اکنون برای این هواپیما در نظر گرفته اند، "اف-35 صاعقه 2" (F-35 Lightning II) می باشد.
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/f-16_05.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_f-16_05.jpg[/img][/url]
پس از موفقیت "اف-86 سِیبر" (F-86 Saber) در جنگ کره، رویکرد طراحی جنگنده های آمریکا بیش تر به سمت سرعت بیشینه، ارتفاع، قابلیت های راداری، و توانمندی در داگفایت بود (داگفایت: نبرد هوا به هوای جنگنده ها در فاصله ی نزدیک). این رویکرد با زاده شدن "اف-4 فانتوم" (F-4 Phantom) در شرکت "مک دانل داگلاس" و ورود آن به نیروی دریایی ایالات متحده آغاز شد.
اف-86 سیْبر
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/F86Banking20DegreesLeft.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_F86Banking20DegreesLeft.jpg[/img][/url]
اف-4 فانتوم
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/f-4_03.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_f-4_03.jpg[/img][/url]
بهتر است یادآوری کنیم که اف-4 (فانتوم) یکی از بهترین جنگنده های تاریخ هوانوردی است. این جنگنده در آغاز جنگ ویتنام کارایی خود را به خوبی نشان داد، آن سان که هر فروند اف-4 (فانتوم) را با سه فروند هواپیمای دشمن برابر می دانستند. اما بعداً در ادامه ی جنگ و با بکارگیری جنگنده ی "میگ-21 فیشبد" (MiG-21 Fishbed) توسط نیروی هوایی ویتنام شمالی، کاستی های اف-4 آشکار شد که عمده ترین آن کاستی ها عبارت بودند از: بزرگی پیکر، دید کم، مانورپذیری ضعیف، قیمت نسبتاً زیاد، نداشتن توپ استاندارد، مداومت عملیاتی نامناسب و ...
اف-4 فانتوم
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/f-4_05.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_f-4_05.jpg[/img][/url]
میگ-21 فیشبد
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Image00001%7E2.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Image00001%7E2.jpg[/img][/url]
پس از جنگ ویتنام، با آشکار شدن نارسایی های جنگنده های آمریکا، نیروی هوایی این کشور به یک جنگنده ی برتری هوایی جدید نیاز داشت. در همین راستا مطالعاتی در نیروی هوایی آمریکا انجام شد که منجر به شکل گیری دو مفهوم کلی در این نیرو شد: یکی مفهوم FX که مخفف Fighter Experimental بود و دیگری مفهوم ADF که مخفف Advanced Day Fighter بود. به طور کلی مفهوم FX به یک جنگنده ی سنگین با یک جفت پیشران و بال متغیر اشاره می کرد. مفهوم ADF نیز به طور کلی ناظر بر جنگنده ای سبک و تا حدودی معادل میگ-21 بود. اما ظهور جنگنده ی نیرومند "میگ-25 فاکسبت"(MiG-25 Faxbat) در شوروی باعث شد تا مفهوم FX در نیروی هوایی آمریکا طرفدار یابد، چرا که میگ-25 جنگنده ای سنگین بود که می توانست با سرعت 3 ماخ پرواز کند و آمریکا نیز برای مقابله با آن باید هواپیمایی مشابه را توسعه می داد. چنین شد که بر پایه ی مفهوم FX جنگنده ی توانمند اف-15 تولید شد. جنگنده ی اف-15 (ایگل) با قابلیت حمل موشک های نوین "اسپارو"، دید راداری بسیار وسیع (360 درجه پیرامون هواپیما)، قدرت مانور بسیار بالا، نرخ اوجگیری بسیار سریع، شتاب بسیار بالا، سقف پرواز 19800 متر و سرعت فراصوت 2.5 ماخ لقب عقاب (ایگل) را به خود اختصاص داد و یکی از محبوب ترین هواپیماهای نیروی هوایی آمریکا شد. اف-15 (ایگل) در همه ی موارد بر اف-4(فانتوم) برتری داشت مگر در یک مورد و آن هم هزینه ی سنگین ساخت این جنگنده بود.
اف-15 ایگل
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/f-15_05.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_f-15_05.jpg[/img][/url]
بعدها، یک گروه بانفوذ از افسران نیروی هوایی آمریکا که "مافیای جنگنده" خوانده می شدند و طرفدار مفهوم ADF بودند، به اف-15 اعتراض و از گرانی این جنگنده شکایت کردند. آن ها خواهان جنگنده ای کوچک تر از اف-15 بودند که توانمندی هایی برابر با F-15 داشته باشد. آن ها همچنین می خواستند که این جنگنده ی کوچک تر دارای توپ باشد و قابلیت های جنگنده ی سبک اف-5 (F-5 Tiger) را در درگیری های هوا به هوا داشته باشد.
اف-16
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/f-16_03.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_f-16_03.jpg[/img][/url]
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/f-16_02.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_f-16_02.jpg[/img][/url]
اما مافیای جنگنده چه بود؟ سرهنگ "جان بوید" یک فرمانده ی تاکتیکی جنگنده بود. او در اوایل دهه ی 1960 به همراه یک ریاضیدان به نام "توماس کریستی" بر پایه ی تجربه های جنگ کره "تئوری انرژی – مانورپذیری" (E-M Theory) را توسعه داده بود. مانورپذیری کلید چیزی بود که سرهنگ بوید به آن می گفت: "مشاهده – سمت – تصمیم – اقدام". کارهای سرهنگ بوید اثباتگر یک هواپیمای کوچک و سبک با نرخ "رانش به وزن" فزون یافته بود. علاوه بر آن، مطالعه ی نیروی هوایی آمریکا به سال 1965 این نکته را القاء می کرد که استفاده ی همزمان از جنگنده های ارزان و گران در اسکادران های نیروی هوایی اقتصادی ترین حالت ممکن است. در اواخر دهه ی 1960، سرهنگ بوید یک گروه از همفکران نوآورش را گرد خود جمع کرد که با عنوان "مافیایی جنگنده ی سبک وزن" یا به اختصار "مافیای جنگنده" شناخته شدند، که البته این نام توهینی از سوی مخالفان این گروه بود. این "مافیای جنگنده" که از افسران نیروی هوایی و تحلیلگران دفاعی غیر نظامی تشکیل شده بود، توانست در سال 1969 مطالعات معتبر کننده ی استفاده از تئوری پیشرفته ی انرژی- مانورپذیری را تأمین بودجه کند. در همین راستا، از 149 هزار دلار بودجه ی دریافت شده توسط مافیای جنگنده، شرکت "نورثراپ" مبلغ 100 هزار دلار و شرکت "جنرال داینمیکس" 49 هزار دلار دریافت کردند تا مفاهیم تئوری انرژی – مانورپذیری بوید را با طراحی جنگنده ای کوچک، کم پسا، کم وزن و بدون بمب (جنگنده ی ناب) تجسم بخشند. نتیجه ی کار شرکت جنرال داینمیکس طرح "وای اف-16" (YF-16) و شرکت نورثراپ طرح "وای اف-17" (YF-17) بود.
اف-16
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/f-16_01.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_f-16_01.jpg[/img][/url]
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/f16%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_f16%7E0.jpg[/img][/url]
در نیروی هوایی طرفداران مفهوم FX که از حضور جنگنده های سنگین تر و قوی تر در این نیرو حمایت می کردند با طرح هایی مثل YF-16 و YF-17 مخالف بودند، زیرا این طرح ها را تهدیدی می دانستند برای برنامه ی اف-15 که جنگنده ای سنگین، توانمند و البته گران بود. اما به رغم مخالفت هایی که در نیروی هوایی وجود داشت، مفهوم ADF به لطف اندیشه های اصلاح طلبانه ی معاون وزیر دفاع، "دیوید پکرد"، توانست حمایت سیاسی غیرنظامی را به خود جلب کند. "دیوید پکرد" طرفدار ایده ی پیش نمونه های رقابتی بود. در نتیجه، در ماه می 1971، "گروه مطالعات پیش نمونه ی نیروی هوایی" بنیان نهاده شد که اتفاقاً "جان بوید" یکی از اعضای کلیدی آن گروه بود. از میان شش طرحی که "بوید" پیشنهاد داد، دو طرح پذیرفته شد که یکی از آن ها طرح جنگنده ی سبک وزن بود. تقاضانامه ی این طرح در 6 جنیوری 1972 امضاء شد. این تقاضا مستلزم یک جنگنده ی روزانه ی هوا به هوا در کلاس 20 هزار پوند (9100 کیلوگرم) بود. این جنگنده باید نرخ گردش، شتاب و برد خوبی می داشت، و برای نبرد در سرعت های 0.6 ماخ تا 1.6 ماخ مناسب می بود. همچنین این جنگنده ی سبک وزن باید توانایی پرواز در ارتفاع 3 هزار تا 4 هزار پا (9150 تا 2200 متر) را می داشت. قیمت برآورد شده ی نمونه های تولیدی این هواپیما را حدوداً 3 میلیون دلار تعیین کردند. دلیل پایین بودن قیمت تعیین شده برای نمونه ی تولیدی این بود که نیروی هوایی آمریکا خود را ملزم به استخدام چنین هواپیمایی نمی دید و حتا برنامه ای جدی برای استفاده از چنین هواپیمایی نداشت. اما به تدریج سه عامل باعث شدند تا جنگنده ی سبک وزن به یک برنامه ی جدّی در نیروی هوایی آمریکا بدل شود، این سه عامل به این شرح بودند:
1) بلژیک، نروژ، هلند و دانمارک به عنوان متحدان آمریکا در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) از جنگنده-بمب افکن آمریکایی "اف-104جی" (F-104G) که گونه ای از هواپیمای رهگیر اف-104 (F-104) بود بهره می بردند و اکنون به دنبال جایگزینی برای آن ها بودند. به علاوه، آنان برای این جایگزینی به دنبال هواپیمایی بودند که صنایع هوافضای کشورشان بتواند آن را با مجوز (تحت لیسانس) تولید کند، درست همان گونه که "اف-104جی"ها را تولید کرده بودند. از این رو، در اوایل سال 1974 این کشور ها با آمریکا به این توافق رسیدند که اگر نیروی هوایی آمریکا جنگنده ی سبک وزن برنده شده در پرواز های حذفی (Flyoff = پرواز های مسابقه ای پیش نمونه ها) را سفارش داد، آن ها نیز سفارش این پرنده را بررسی خواهند کرد. بدین ترتیب، یک "گروه برنامه ی جنگنده ی چند ملیتی" تشکیل شد که به آمریکا برای تصمیم گیری در مورد جنگنده ی سبک وزن فشار می آورد.
2) نیروی هوایی آمریکا علاقه ای به یک جنگنده ی برتری هوایی مکمل اف-15 نداشت، اما به هر حال این نیرو نیاز به جایگزین کردن جنگنده- بمب افکن های "اف-105 تاندرچیف" (F-105 Thunderchief) داشت.
3) کنگره ی آمریکا به دنبال اشتراکات بیش تری میان جنگنده های نیروهای هوایی و دریایی بود، به طوری که کنگره آمریکا در آگست 1974 بودجه ی برنامه ی VFAX نیروی دریایی را در راستای یک گونه ی جنگنده-بمب افکن دریایی شده ی جنگنده ی سبک وزن تغییر داد. (در اینجا اشتراک به معنی استفاده از یک نوع جنگنده در نیروهای دریایی، هوایی و ...، یا دست کم استفاده از بخش ها و اجزاء مشترک در جنگنده های این نیروها است)
اف-16
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/awacs%7E1.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_awacs%7E1.jpg[/img][/url]
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Aircraft_185.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Aircraft_185.jpg[/img][/url]
این سه عامل، نیروی هوایی ایالات متحده را در مورد جنگنده ی سبک وزن مصمم کرد و همچنین برنامه ی جنگنده ی سبک وزن را به سمت یک جنگنده-بمب افکن کشاند و در نهایت آن را به عنوان یک "جنگنده ی نبرد هوایی" مطرح ساخت. بنابراین، نیروی هوایی آمریکا سرانجام نیاز خود را به جنگنده ای سبک، ارزان، و نیرومند در داگفایت (نبرد نزدیک هوا به هوا) اعلام کرد و بدین منظور، بنگاه های بزرگ هوافضای آمریکا را برای همکاری فراخواند. در کم تر از یک سال، پنج بنگاه هوافضای آمریکا طرح های خود را ارائه دادند. در مارچ 1972 دو طرح برنده شده را برای توسعه ی پیش نمونه و انجام مرحله ی آزمون انتخاب کردند. این دو طرح برنده، شامل مدل "908-909" از شرکت بویینگ و مدل "401" از شرکت جنرال داینامیکس بودند، اما پس از بازنگری های بیش تر، طرح شرکت بویینگ به رتبه ی سوم تنزل کرد و جای آن را مدل "P-600" شرکت "نورثراپ" گرفت. به شرکت جنرال داینامیکس مبلغ 37.9 میلیون دلار برای ساخت طرح خود با نام YF-16 و به شرکت "نورثراپ" مبلغ 39.8 میلیون دلار برای ساخت طرح خود با نام YF-17داده شد و اوایل سال 1974 را به عنوان موعد نخستین پرواز مقرر کردند.
تصویری از YF-16 و YF-17 در حال پرواز
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/YF-16-e-YF-17.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_YF-16-e-YF-17.jpg[/img][/url]
به منظور غلبه بر مقاومتی که در سلسله مراتب نیروی هوایی در برابر جنگنده ی سبک وزن وجود داشت، "مافیای جنگنده" و دیگر طرفداران جنگنده ی سبک وزن با موفقیت توانستند حمایت عموم را برای ایده ی استفاده ی ترکیبی از جنگنده های ارزان و گران جلب کنند. مفهوم "ترکیب ارزان – گران" در زمان پرواز های حذفی (پرواز های مسابقه ای میان پیش نمونه ها/ Flyoff) مقبولیت گسترده ای یافت، به طوری که این مفهوم، اکنون پس از سال ها، رابطه ی میان جنگنده های نوین اف-22 (F-22) و اف-35 (F-35)را توجیه می کند. همچنین باید توجه داشت که اگر چه اف-15 در مقایسه با "جنگنده ی نبرد هوایی" سبک که نهایتاً به صورت اف-16 (F-16) وارد نیروی هوایی شد برتری های بسیاری داشت، اما اف-16 نیز یک برگ برنده ی مهم در برابر اف-15 داشت، و آن این بود که اف-16 می توانست همه ی مأموریت های "هوا به هوا" و "هوا به زمین" را انجام دهد، در حالی که اف-15 یک جنگنده ی اشرافی برای نبرد های هوایی بود.
اف-16
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/0383461.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_0383461.jpg[/img][/url]
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/5n691urlggjvv9ycf8fi.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_5n691urlggjvv9ycf8fi.jpg[/img][/url]
نخستین پرواز YF-16 در 13 دسامبر 1973 و در مرکز آزمون پروازی نیروی هوایی در پایگاه هوایی "ادواردْز" در کالیفورنیا انجام شد. مدت زمان پرواز 90 دقیقه بود. البته YF-16 پیش از آن یک بار به صورت اتفاقی در 20 جنیوئری همان سال پرواز کرده بود. این پرواز هنگامی اتفاق افتاد که YF-16 در حال انجام آزمون های تاکسی (حرکت روی زمین) با سرعت زیاد بود که ناگهان تعادل هواپیما بهم خورد و به سمت بیرون باند رفت. خلبان آزمونگر شرکت جنرال داینامیکس، فیلیپ اُستریچر، که در آن شرکت به ابرخلبان معروف بود، برای پرهیز از آسیب دیدن هواپیما، آن را از زمین جدا کرد و 6 دقیقه بعد به سلامت فرود آمد. آسیب های جزیی این هواپیما برای انجام نخستین پرواز رسمی بر طرف شد، در حالی که اف-16 نخستین پرواز خود را به طور اتفاقی انجام داده بود.
اف-16
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/0a1qf0gkkifvb5fmc4b2%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_0a1qf0gkkifvb5fmc4b2%7E0.jpg[/img][/url]
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/f-16_13.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_f-16_13.jpg[/img][/url]
نخستین پرواز فراصوت YF-16 در 5 فبروئری 1974 انجام گرفت و نخستین پرواز پیش نمونه ی دوم این هواپیما در 9 می 1974 انجام شد. پس از آن، در 9 جون و 21 آگست 1974 پیش نمونه های YF-17 به ترتیب پرواز کردند. طی پرواز های حذفی (Flyoff)، پیش نمونه های YF-16 تعداد 330 سورتی انجام دادند که در مجموع به 417 ساعت پرواز می رسید. پیش نمونه های YF-17 نیز 268 سورتی پرواز انجام داد.
درباره وب
جستجو در وبلاگ
برچسبها وب
تاریخ و اوقات شرعی
لینک های مفید
تاریخ : سه شنبه 97/11/16 | 9:56 عصر | نویسنده : محمد ارزه گر | نظر
آخرین مطالب
فال حافظ
آرشیو مطالب
پیوندهای مفید
امکانات وب
بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 19097